كاميابي ها و ناكامي هاي سياست خارجي تركيه در سال 2012
فرزاد رمضاني بونش فرزاد رمضاني بونش

 

كردپرس: رويكرد تركيه در مورد رهبري خاورميانه و ابرقدرت منطقه ای موجب ايجاد هراس ها و نگرانيهايي در بعد منطقه اي و بين المللي شده است.

واژگان كليدي: كاميابي ، ناكامي ، سياست خارجي، تركيه، سوريه ، رهبري خاورميانه، عثماني گري، سال 2012

بيان رخداد:

سیاست خارجی ترکیه در سال گذشته دوره پویایی ويژه اي را تجربه نموده است. اما اگر نگاهي دقيق به نوع كنش هاي ترکیه در سایه رهبری اردوغان داشته باشيم بايد گفت جدا از موفقيتها در بعد اقتصادی يعني رسيدن به بالاترین رتبه هاي رشد جهاني در اين حوزه و افزايش جايگاه اين كشور به عنوان اقتصاد ششم اروپا و شانزدهم جهان آيا به راستي تركيه در سياست خارجي يك سال گذشته توانسته است موفقيت هاي گسترده اي به دست آورد؟ در اين نوشتار تلاش مي شود تا به اين پرسش پاسخ داده شود.

تحليل رخداد:

دستاوردهاي تركيه:

در واقع اگر به برنامه هاي داخلي حزب عدالت و توسعه نگاهي داشته باشيم اين حزب از يك سو با انتخابات آینده محلی(2013) و ریاست جمهوری (2014) روبرو بوده است و تلاش كرده است تا از يك سو با هدف تبدیل ترکیه به یک قدرت جهانی با شعار ملت بزرگ و قدرت بزرگ در سال 2023 گام های جدی بردارد. از سوي ديگر اردوغان و تيم وي تلاش كرده است تا در تمامی تصمیم‌گیری‌های بین‌المللی و رفت و آمدهاي دیپلماتیک حضور داشته و در سیاست خارجی ترکیه نيز نشان دهد از هیچ كشور و منطقه اي غافل نیست. چنانچه در يك سال گذشته از يك سو احمد داود اوغلو به عنوان وزیر امور خارجه ترکیه به کشورهای بسياري سفر کرد و كمتر وزیر امورخارجه دیگری در منطقه بدان اندازه سفر خارجي انجام داده است. از سوي ديگر نيز حضور شخصيت های عمده سياسي در محافل بين المللي تركيه و همچنين محافل حزبي (همچون حضور چون محمدمرسی، مسعودبارزانی، خالدمشعل، طارق الهاشمی، گرهارد شرودر در چهارمین کنگره حزب عدالت و توسعه و) همچنين نوع نگاه جدي آنكارا در كوشش براي به عهده گرفتن و يا يافتن نقش عمده در بحران ها و پرونده هايي همچون مذاکرات طالبان با دولت افغانستان، مدیریت بهار عربي، پرونده سوريه، قبرس و... نشانگر اين امر است كه  ترك ها  مي كوشند تا هم به هدف تركيه در رهبري خاورميانه ( امري كه در يك سال گذشته چندين بار مورد استفاده رهبران ترك قرار گرفته ) رسند  و هم موجب افزايش جايگاه ترکیه در منطقه و جای گرفتن این کشور در میان قدرت های بزرگ و يا دست يافتن به امتیاز های فرا منطقه ای گردند. در همين حال اگر به سه الگوی مدعی در خاورمیانه يعني الگوی سنتی اسلام گرایی عربستان، مدل اسلام انقلابی ایران و الگوی اسلام لیبرالیستی ترکیه بنگريم تركيه در يك سال گذشته بيشترين تلاش را براي اعمال و به گار گيري الگوي خود در منطقه نشان داد. در همين راستا دعوت از رهبران حماس و اخوان المسلمين مصر به تركيه و  تلاش در جهت الگو پذيري آنها از حزب عدالت و توسعه در همين راستا قبل ارزيابي است.

 گذشته از اين نيز ترك ها در يك سال گذشته همچنان كوشيدند كه خود را پشتيبان جدی آغاز اصلاحات اساسی در حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا نشان دهند و با درك منافع ملي خود نفوذ گسترده تري را در منطقه اعمال كنند. چنانچه علاوه بر  بكارگيري قدرت نرم اين كشور در بعد رسانه اي و فرهنگي آنكارا كوشيد كه با پيوند زدن رهبري و ماموريت تاريخي خود به عنوان رهبر مسلمانان سني تاريخ عثماني خود را يادآور شود. در همين زمينه استفاده گسترده تر رهبران تركيه از تاريخ عثماني و نشانه هاي ملي گرايانه خود تا حدي موجب تقويت اين نگاه شد كه حزب عدالت و توسعه به تقويت گسترده تر روابط خود با كشورهاي مسلمان و همچنين كشورهاي ترك زبان در قالب شوراي همكاري ترك زبانان و اقليت هايي تركمن در كشورهايي همانند سوريه پرداخته است.

 

ناكامي ها و چالش ها:

ترک ها در گذشته با امضاي نخستين پیمان استراتژیک خود در منطقه با سوریه تا جایی پیش رفتند که اقدام به برگزاری نشست مشترک کابینه های دو کشور در حلب نمودند، اما در يك سال گذشته مهمترين و مدعي ترين مخالف عمده منطقه اي اسد بوده و بيشترين هزنيه نظامي، امنيتي و اقتصادي و ..را در بحران سوريه به دوش كشيده اند. چنانچه اكنون بسياري سوريه را پاشنه آشيل سياست خارجي حزب عدالت توسعه دانسته اند. يعني تركيه به گونه اي جدي با مجوز اعلان جنگ علیه سوریه و کنار گذاشتن استراتژی نرم و به كارگيري بازدارندگی نظامی موجب بروز تنشهاي گسترده تر با سوريه و همچنين متحدان جهاني و منطقه اي سوريه شده است. در همين راستا سیاست خارجی تركیه يا« گذاشتن همه تخم مرغ‌ها در سبد مخالفان سوریه» و نوع رويكرد پشتيباني از اكثریت سنی و مخالفان در سوريه از يك سو روابط خود با بقيه اقلیت‌ها در سوریه را دچار مشكل كرده و از سوي ديگر نيز اين نوع رويكرد بر روابط تركيه با كشورهاي حامي اقليت هاي سوريه نيز تاثير گذار بوده است. به عنوان نمونه امروزه  واتيكان و بسياري از دولت ها، احزاب و گروه هاي مسيحي در غرب و همچنين پشتيبانان منطقه اي و بين المللي كردها يا ارمني بعد از هر كشتار يا تهديد عمده اقلیت‌ها توسط بنياد گرايان سلفی‌ در داخل سوريه به نوعي تركیه را هم مقصر مهم مي دانند.

گذشته از اين نيز نوع رويكرد تركيه در مورد رهبري خاورميانه و ابرقدرت منطقه ای موجب ايجاد هراس ها و نگرانيهايي در بعد منطقه اي و بين المللي شده است. چنانچه اگر به سخنراني اوغلو در آوریل سال 2012   و نويد تولد قدرت جهانی جدید و نظم نوین جهانی توجه كنيم و همچنين اعلام وي در مورد  اينكه «هر سرزمینی که در سال های 1911 تا 1923 از دست دادیم و از آنها عقب نشینی کردیم در سالهاي 2011 تا 2023 بدست می اوریم و با برادرانمان در آن سرزمین ها دیدار می کنیم این یک ماموریت تاریخی ضروری است» را مورد تحليل قرار دهيم بايد گفت اين سخنان جدا از نشان دادن اهداف تركيه در گسترش نفوذ منطقه اي خود موجب نوعي نگراني از آينده نقش منطقه اي تركيه در بين قدرت هاي رقيب منطقه اي و حتي جهاني نيز  شده است.

در بعد بين المللي نيز تركيه هر چند تلاش داشته است تا با جدا كردن روابط اقتصادي از سياسي به تنظيم روابط خود با كشورهايي همسو با سوريه  همانند روسيه بپر دازد، اما افزايش دامنه اختلافات باعث ناكامي تركيه در اين راه شده است. همين امر در مورد روابط با ايران نيز با ملاحظه متغيرهايي ديگر قابل تصور است. جدا از اين نيز تركيه در يك سال گذشته همچنان با چالشهايي نوين در روابط با همسايگان روبرو بود. چنانچه رفع اختلافات و سياست صفر كردن مشكلات با همسايگان نه تنها اتفاق نيفتاده بلكه جدا از جمهوري آذربايجان چالشهاي نويني در روابط با ارمنستان، ايران، عراق، سوريه، قبرس و حتي يونان به عنوان همسايگان اين كشور رخ داده است.

در بعد روابط تركيه با غرب بايد گفت ترکیه در يك سال گذشته در کنار اسرائیل همچنان مهمترین هم پیمان امریکا در خاورمیانه بوده و داوطلبی در پذیرش استقرار سپر موشکی و سيستم هاي پاتريوت، افزايش فشار و تهدید سوریه تا حدي زيادي در راستاي  اهدف غرب ارزيابي ميشد اما در چند ماه گذشته اختلاف نظرهايي در مورد نوع نگاه به سوريه بين تركيه و رهبران غربي و جود داشته تا جايي كه رهبران ترك علنا دست به انتقاد از اين رويكرد غرب زده اند. جدا از اين نيز در يك سال گذشته هر چند پیوستن به اتحادیه اروپا يكي از اهداف عمده سیاست خارجی ترکیه بوده است، اما با وجود نگاه منفی برخی از اعضای موثر اتحادیه اروپا از جمله فرانسه به ترکیه و بن بست در مذاکرات قبرس، دورنمای عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا مثبت نيست. در همين راستا نوع سياست گذاري سياست تركيه در منطقه و ايجاد گمان هايي جديد در مورد اهداف تركيه و بحران اقتصادي اتحاديه اروپا باعث شده است مسیر پیوستن ترکیه به این اتحادیه حتي دشوارتر هم شود.

 

چشم انداز سياست خارجي:

در واقع هر چند ترکیه تلاش كرده است تا به عنوان میانجی برای حل اختلافات و چالشهاي موجود در منطقه توان استراتژیک خود را بالا برد و با توجه به «عمق استراتژیک » و «متوازن سازی» سیاست خارجی رهبري و نو عثمانی گري در خاورمیانه را مد نظر داشته باشد، اما بايد گفت جدا از حضور روبه رشد در مناطق بالكان، اروپا، درياي سياه، قفقاز، خليج فارس، خاورميانه ، آسياي ميانه و قفقاز در واقع در يك سال آينده اين كشور با چالشها و مشكلات مهمتري در روابط خود روبرو خواهد شد. يعني با روشن تر شدن اهداف گسترده سياست خارجي تركيه در سالهاي آينده جدا از نوع نگاه هاي رقباي منطقه اي آنكارا اين امر حتي ميتواند  نگرانيهاي عمده غرب، اروپا و امريكا را از آينده نقش تركيه را هم فراهم سازد.


January 6th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی